آیساآیسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

❤❤آیسا، طلایی موهایت گندم زار من❤❤

اولین غلت

سلام عشق مامی الهی قربونت برم که اینقدر ماهی دیروز با آرمان جونی و آرتینا کوچولو رفتیم طبیعت ولی شما همش خواب بودی از اونجایی هم که باد می اومد من شما رئ تو پتو گذاشته بودم و بغلت کرد بودم که یه وقت باد به صورتت نخوره و جک و جونور هم یه وقت تو لباست نره قربون قد و بالات برم وقتی رسیدیم خونه شما تازه بیدار شدی شروع کردی بازی کردن که من متوجه شدم داری برمیگردی رو صورتت الهی قربونت برم کلی جیغ و زدم و شادی در وکردم باباجی میخواست درستت کنه ولی من نذاشتم گفتم بزار کارش رو به سرانجام برسونه همش هم تشویقت کردم با صدای بلند آیسا یه ذره دیگههههههههههههههههههههههه الهی قربونت برم اینجا داشتی به حالت غر زدن گیخخخخخخخخخخخخخخخ میگفتی یعنی من ...
12 اسفند 1391

واکسن 4ماهگی...5ماهگی مبارک سیب گلاب من

سلام عشق مامی.الهی قربونت برم شرمنده که دیر دارم مینویسم آخه هم اینکه سرما خورده بودی هم اینکه اومدیم ایلام وقت نداشتم.عشق کوچولوی من 2اسفند شما 4 ماهت تموم شدماه منو 5شنبه3اسفند من و مامان مهناز و باباجی بردیمت واکسن زدی الهی قربونت برم جمعه از همدان راه افتادیم مامان مهناز کلی گریه کرد الهی بمیرم کاش زودتر پیش هم باشیم تو راه اذیت شدی قربونت برم وقتی رسیدم چون تولد خاله زری بود با خاله ندا قرار گذاشتیم بریم خونشون که اتفاقا دعوتم شدیم هزارتا بوس واسه خاله زری جونم تولدت مبارکککککککککککککککککککککککککک نفسم خیلی اذیت شدی کلی گریه کری از آخر هم من و خاله زری توی پتو تکونت دادیم و خوابت برد آخرش هم با پتوی آرمان اومدیم خونه همش واست کیسه ...
6 اسفند 1391
1